• امروز : دوشنبه, ۱۶ تیر , ۱۴۰۴
  • برابر با : Monday - 7 July - 2025

اطلاعیه ها

مخالفت باشگاه تراکتور با درخواست وکیل ریکاردو آلوز رئیس‌جمهور پزشکیان: دولت از هیچ تلاشی برای اتمام راه‌آهن اردبیل دریغ نمی‌کند تقدیر سرپرست شهرداری بندرانزلی از حضور پرشور مردم و خدمات‌رسانی بی‌وقفه کارکنان در ایام محرم هم‌نوایی شهردار مسجدسلیمان با عزاداران در شام غریبان سیدالشهدا(ع) ریکاردو آلوز خواستار فسخ قرارداد شد ضرورت تعیین تکلیف پسماندهای ویژه و صنعتی نیروگاه حرارتی تبریز و سهند انتصاب سرپرست جدید هیات بدنسازی و پرورش اندام استان آذربایجان شرقی جایزه استادیار جوان برتر کشور را از بنیاد ملی نخبگان دریافت کرد. آغاز فصل پنجم ‌کاوش‌های باستان شناسی در ربع رشیدی/ گردشگر پذیری در ربع رشیدی مهم‌ترین گام پیش‌روست عاشورا، الگویی ماندگار برای ایستادگی در برابر ظلم است برگزاری جلسه شورای ساماندهی سالمندان و مناسب‌سازی شهرستان مرند میرهاشم باز هم از مسابقات تکواندو بازماند آذربایجان‌شرقی از فردا گرم‌تر می‌شود حضور یک مربی و  ۲ تکواندوکار آذربایجان شرقی در اردوی تیم ملی نوجوانان دهه محرم چهار هزار و ۸۲۱ واحد خون در آذربایجان شرقی اهدا شد

1

علامه طباطبایی: کاش ایرج میرزا این شعر را به من می‌داد، من المیزانم را به او می‌دادم

  • کد خبر : 21071
  • 15 تیر 1404 - 7:12

آیت الله سید محمدجواد علوی بروجردی خاطره متفاوتی از علامه طباطبایی نقل می کند که در ادامه خواهید دید.

وی بیان می کند که مرحوم علامه در مجلسی وقتی روضه خوان شعری خاص از ایرج میراز را قرائت می کرده است، از او می خواهد بیتی را تکرار کند و به شدت اشک می ریخته است که تا چهار بار این تکرار انجام می شود.
سپس فرموده است: ای کاش ایرج میرزا آن شعر خاص یا یک بیت آن شعر خود را که در وصف داغ حضرت علی اکبر (ع) سروده است را به من می داد و من المیزان را به او می دادم. بیت منظور نظر علامه طباطبایی این بیت بوده است: بعد از پسر دل پدر آماج تیر شد / آتش زدند لانۀ ی مرغ پریده را..!

متن کامل شعر ایرج میرزا از این قرار است:

رسمست هرکه داغ جوان دید دوستان
رأفت برند حالت آن داغ دیده را

یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا
وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را

آن دیگری بر او بفشاند گلاب شهد
تا تقویت شود دل محنت کشیده را

یکچند دعوتش بگل و بوستان کنند
تا برکنندش از دل، خار خلیده را

القصه، هرکس به طریقی ز روی مهر
تسکین دهد مصیبت بر وی رسیده را

آیا که داد تسلیت خاطر حسین.!؟
چون دید نعش ا کبر در خون تپیده را

آیا که غم ‌گساری و اندوه ‌بری نمود
لیلای داغدیده ی محنت‌ کشیده را

بعد از پسر دل پدر آماج تیر شد
آتش زدند لانۀ ی مرغ پریده را..!

لینک کوتاه : https://bakhishkhabar.ir/?p=21071

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.