• امروز : یکشنبه, ۴ آبان , ۱۴۰۴
  • برابر با : Sunday - 26 October - 2025

اطلاعیه ها

حال خوب ساپینتو با هت‌تریک آسانی دانشگاه های ایران عقب ماندند آیا می‌دانید خوابیدن در روشنایی چه بلایی بر سر قلب شما می‌آورد؟ نماینده ملکان و لیلان با مدیرعامل صندوق حمایت از توسعه سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی دیدار کرد. درخشش جودوکاران تبریزی در مسابقات نونهالان کشور پیام تبریک ناصر غلامی هوجقان، مدیر مسئول پایگاه خبری باخیش خبر به مناسبت روز پرستار ملی‌پوش روئینگ زنان: رزومه مربی خارجی از ما کمتر است/ فدراسیون و مسئولان به داد این رشته برسند ثبت چهارمین شکست فصل لیورپول وکیل دوم پژمان جمشیدی: بر اساس ادله کافی ایشان کاملا بی‌گناه هستند شوخی‌ های بامزه پژمان جمشیدی با خواهرش/ ویدئو زندگی لوکس سگ‌ها در ایران | از کافه‌های مخصوص تا تولدهای میلیاردی | چهره پنهان یک محبت | عشق یا تجارت احساسات؟ شرط ترامپ برای دیدار با پوتین ۵ شهر ایران که بیشترین مسمومیت الکلی را دارند تا ۱۰ روز آینده خبری از بارش باران در تهران نیست واکنش سازمان ثبت احوال به انتشار آمار عجیب «نسبت طلاق به ازدواج»

3
سخنرانی سردار بابازاده؛ فرمانده قرارگاه منطقه‌ای عاشورا در دانشگاه تبریز؛

برای عزت اسلام و سربلندی ایران، مقاومت می کنیم

  • کد خبر : 29275
  • 04 مهر 1404 - 15:48
برای عزت اسلام و سربلندی ایران، مقاومت می کنیم
همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس، آئین گرامیداشت و تجلیل از ایثارگران دانشگاه تبریز برگزار شد و سردار سرتیپ دوم پاسدار جلیل بابازاده؛ فرمانده قرارگاه منطقه‌ای عاشورا به‌عنوان سخنران ویژه این مراسم به سخنرانی پرداخت.

به گزارش باخیش خبر ،نظر به استقبال حاضرین در این مراسم از سخنرانی این سردار دلاور سپاه اسلام، روابط عمومی دانشگاه تبریز بر خود فرض دانست تا به جهت اهمیت موضوع، مشروح کامل سخنان سردار بابازاده را منتشر نماید.

متن کامل سخنان سردار بابازاده؛ فرمانده قرارگاه منطقه‌ای عاشورا به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام بر شهیدان و امام شهیدان و آرزوی سلامتی و طول عمر برای مقام معظم رهبری فرمانده معظم کل قوا و آرزوی توفیق روزافزون برای همه سروران ارجمندی که در این جلسه فاخر و ارزشمند شرف حضور دارند. بنده قبل از صحبت، از همه سروران ارجمند که در این مجلس شرف حضور دارند به‌عنوان اساتید خودم و همرزمان عزیزم  کسب اجازه می‌کنم؛ به‌ویژه علمای گرانقدر، ایثارگران عزیز و خانواده معظم شهدا و تقدیر و تشکر قلبی خودم را از محبت ریاست محترم دانشگاه و دیگر مسئولینی که احساس مسئولیت کردند و این جلسه ارزشی را برگزار کردند، اعلام می‌دارم که به‌عنوان یک کهنه‌سرباز، ممنون و سپاسگزارم.
ما همه در جایگاه خودمان، به‌عنوان سربازان نظام مسئولیتی و تکلیفی داریم. در موقعیت‌های خود باید این تکلیف را ادا کنیم. واقعاً هم، من به همه شهدای عزیز که در دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و بعد از آن در موضوع امنیت، در موضوع سلامت و در موضوعات دیگری که عزیزان ما جان خودشان را از دست دادند و تقدیم کردند سلام و درود می‌فرستم. به‌ویژه در این ایام ۱۲ ‌روزه که از ۲۳ خرداد شروع شد، انصافاً حاج‌آقا انوری؛ مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌های استان به زیبایی فرمودند و ریاست محترم دانشگاه، دکتر اعلمی اشاره کردند خیلی انسان‌های بزرگی را از دست دادیم.
یقیناً این‌طور نبود که ما این شهدا را از دست بدهیم. اگر در یک مسیری فرماندهان نظامی مورد هدف قرار بگیرند، در مسیر دیگر همین همرزمان، همکاران و دوستان شما هستند که منشاء علم، برکت و بزرگی بوده‌اند. مثل شهید بزرگوار دکتر طهرانچی، دکتر عباسی و دیگر عزیزانی که نه تفنگ داشتند نه موشک؛ همه باید وسعت دید و وسعت نظر را بالا ببرند که این‌ها فقط با مجموعه‌ای به نام سربازان ولایت کار ندارند؛ با سربازان علم ما کار دارند، با سربازان سلامت ما کار دارند، با سربازان تدیّن هم کار دارند. یعنی به معنای واقعی این‌ها موجودیت یک کشور قدرتمند به نام ایران را تحمل نمی‌کنند.
واقعیت هم این است که مقام معظم رهبری فرمودند که دست این‌ها خوانده شده است؛ این‌ها با موجودیت ایران مشکل دارند. در تحلیل‌های محرمانه‌ای که قبلاً داشتند، می‌گفتند پنج، شش کشور کوچک در حوزه ایران بهتر از یک کشور قدرتمند مثل ایران باشد. یعنی برای تجزیه ایران، برای نابودی ایران، برای نابودی علم در ایران این‌ها تلاش می‌کنند.
رزمنده و برادر بزرگوار شهید فخری‌زاده که در زمان ترور از دست دادیم  و قبل از آن‌ها رزمندگانمان را که این‌ها منشاء خیر و برکتی برای نظام بودند تا ما از وابستگی‌ها نجات یابیم. این‌ها در حقیقت ستون‌هایی بودند که علم را شکافتند تا ملت ما سرافراز باشد؛ اما در همه حال دشمن این‌ها را تحمل نمی‌کند.
برخی جریانات هم که دوستان به نحوی فرمودند، آن‌ها هم عرق ملی دارند، هم عرق مذهبی؛ همین‌که کشورشان را دوست دارند، غالباً افتخار می‌کنند به فرزندانشان که از این آب و خاک دفاع می‌کنند. بنابراین این جلساتی که اتفاق می‌افتد، احتمالاً بعضی‌ها سطحی‌نگر باشند و به این‌ها سطحی نگاه کنند؛ این‌ها یک موهبت الهی و ارزشمند و یاد روزهای سخت نظام است.
شما دوستان که ایثارگران و خانواده معظم شهدا هستید؛ به‌معنای واقعی شخصیت‌هایی هستید که مردان روزهای سخت نظامید؛ چون در آن ایامی که شما پا به عرصه جهاد گذاشتید، بی‌توقع و بی‌تمنا به جبهه رفتید، یا عزیزانی که جبهه رفتند پشتیبانی کردند، یا به‌نوعی با علم‌تان، با تلاشتان، مهمات و برخی اقلام نظامی را در همین دانشگاه  که برای تحصیل بود نه برای تولید اما به‌دلیل ضرورت، برای تولید مهمات و امکانات کردند تا جبهه اسلام تقویت یابد، شما انسان‌های بزرگی هستید؛ به‌معنای واقعی به‌اصطلاح خودتان، بزرگان و اساتید، شما سرمایه‌های ارزشمند اجتماعی هستید که در علم و در نگاه‌های مدیریتی می‌گویند انسان می‌تواند ابزار بسازد، اما ابزار نمی‌تواند انسان بسازد.

شما همان کسانی بودید که انسان‌ها را تربیت کردید؛ خودتان در میدان بودید و در عمل اثبات کردید که برای نظام، انقلاب، کشور و آب‌وخاک‌تان احترام قائلید، بنابراین این‌ها قابل تجلیل و قابل احترام‌اند.
حال، ما نیز به‌عنوان سرباز یا به گفته شما، سخنران که در حقیقت اصلاً سخنران نیستم؛ ما یک روایت‌گریم از دوران دفاع مقدس، کنار بزرگانی مثل شهید آقا مهدی باکری، شهید برزگر، شهید بنی‌هاشم و انسان‌های مومن که از همه وجود و داشته هایشان گذشتند و برای دفاع از این مملکت رفتند.
بعضی‌ها گاهی ما را متهم می‌کنند که پیش‌قدم برخی مسائل بودیم؛ اما آن‌ها که تاریخ بلدند، واقع‌بین، منصف و انصاف‌دارند و حقیقت‌های میدانی را می‌بینند، ما به هر حال مظلوم واقع شده‌ایم و سرمایه‌مان، تمام بود و نبود ما همین مردم عزیز و عصاره مردم عزیز ما؛  شما انسان‌های بزرگواری هستید که در سنگر علم، کار جهاد و تربیت کردید و ما ممنونیم از بابت این اقدامی که شما انجام دادید.
امام بزرگوار ما این نهضت ارزشمند را با همت مردم ایجاد کردند و خدای متعال هم برکت داد؛ کسی قبول کند یا نکند، همان ابرقدرت‌ها همین کشورهای غربی و حتی اتحاد جماهیر شوروی آن زمان یک بلوک ناتو بود یک بلوک ورشو  بود؛ در حقیقت آن‌ها کشورها را تقسیم کرده بودند. تنها کشوری بودیم که در هنگام جنگ هر دو ابرقدرت پشت یک کشور به نام عراق بودند. مظلوم بودیم؛ یعنی اگر ایران مورد حمله موشکی قرار می‌گرفت، اسکادِ اتحاد جماهیر شوروی بود؛ اگر مورد حمله شیمیایی قرار می‌گرفت، مواد شیمیایی از آلمان بود؛ اگر هواپیماها به عراق می‌دادند، فرانسه می‌داد؛ یا جاسوسی می‌کردند آواکس‌های آمریکایی بودند. ما در سن هفده، هجده سالگی همراه شما، اساتید بزرگوار و فرماندهان عزیز، با این‌ها جنگیده ایم.
این انقلاب در زمانی به وقوع پیوست و پیروز شد که همین ابرقدرت‌ها بودند؛ ما به هر سلاح، امکانات و ابزار نداشتیم؛ اما خدا را داشتیم، ایمان داشتیم و به فرمانده کل قوا  امام بزرگواراعتماد داشتیم و امام نیز به ما اعتماد داشت. حتی انقلابیونی که در زندان بودند در زمان ستم‌شاهی هم باور نداشتند که انقلاب به این زودی پیروز شود؛ برای پیروزی ایمان داشتند، اما به زودی بودنش باور نداشتند. دشمنان ما هیچ‌وقت باور نداشتند؛ اما دشمنان خارج از کشور ما  احساس خطر کردند و در کنار نیروهای مسلح یک سازمان اطلاعات امنیت (ساواک) ایجاد کردند و این‌ها می‌فهمیدند افراد ریشه داری برای این انقلاب و یک نهضت بزرگ آماده می‌شوند  و نظام ستم‌شاهی با  آن هیمنه باور نداشتند انقلاب رقم بخورد اما خداوند اراده کرد و به تدین مردم، به محبت مردم و به نفس پاک امام بزرگوار این انقلاب در اوج غربت پیروز شد.
ژنرال هایزر متخصص جنگ و سرکوبی که در کوبا زحمت کشیده بود، دید که این انقلاب واقعی است و احتمال دارد به نتیجه برسد. او در آن زمان با دست پاچگی بدون اینکه از رژیم اجازه بگیرد آمدند ایران و هفده، هجده روز در ایران ماندند تا با خون‌ریزی کودتایی انجام دهد تا این انقلاب متوقف شود؛ اما متوجه شد را نمیتواند و قدرت آن را ندارد. خدا ما را در انقلاب پیروز کرد؛ نه سلاح شیمیایی داشتیم، نه موشک، نه هسته‌ای؛ با دست خالی و با شعار «الله اکبر، قولوا لا اله الا الله تفلحوا» این را احساس کردیم. خدا ما را در انقلاب پیروز کرد و ایران از دست این‌ها در رفت که در پس آن توطئه‌های مختلفی انجام دادند.
در علم نظامی ایجاد موانع برای سه هدف کانالیزه، متوقف و یا کند کردن است و دشمنان خواستند به نحوی انقلاب ما را متوقف کنند اما با درایت و کفایت امام خمینی(ره) این‌ها به هدف خود نرسیدند. در آن ایام دوستان و مومنینی بودند چه در قشر دانشجویی چه در قشر اساتید می‌گفتند یک لحظه عمر ما فدای یک لحظه عمر امام یعنی امام اینقدر محبوب بود و در بین مردم اعتبار ارزش داشت. همان‌گونه که اکنون هم است. بنابراین وقتی این انقلاب نه کانالیزه نه متوقف و نه کند شد. به این پی بردند که این اتفاقات هم مانند عملیات در طبس، کودتای نوژه و بحث های قوم گرایی و خلق عرب و مسلمان و ترکمن و…. با شکست مواجه خواهد شد، آن ها احساس می‌کردند کشور ما کشور پاناما یا یک کشور کوچکی است با حرکت ناوهای آمریکایی امام خواهد ترسید. همان امامی که می فرمودند من یک بار هم در عمرم  نترسیده ام و حالا همان امام رهبر نهضت ما بود، بنابراین وقتی این انقلاب متوقف نشد دشمنان آمدند و یک جنگی را به ما تحمیل کردند.
یک نکته جالب که شهید چمران می‌فرمایند: «وقتی شیپور جنگ نواخته می‌شود، صدای رگبار گلوله گوش را کر می‌کند، بوی باروت بینی‌ها را پر می‌کند؛ مرد از نامرد جدا می‌شود.» شما ایثارگران مردان تاریخ بودید؛ شما مردان بزرگی بودید که در این اوج غربت اسلام و امام به میدان آمدید.

جنگ ما از راس‌البیشه فاو تا دالامپر نقطه مرز مشترک ایران و ترکیه و عراق شروع شد؛ یک هزار و ۱۲۰ کیلومتر مرز ما مورد هجوم قرار گرفت. ما با یک دشمن روبرو بودیم که برنامه‌ریزی کرده بودند: حدوداً ۲۲۰ هزار نفر در نیروی زمینی، ۲۵ هزار نفر در نیروی هوایی و ۵ هزار در نیروی دریایی  داشتند و سه سپاه شامل ۱۲ لشکر و ۱۰ تیپ مستقل، ۳۰۰ فروند هواپیمای جنگی، ۳۰۰ فروند بالگرد جنگی، توپ و امکانات دیگر داشتند، پنج هزار تانک و موشک های زمین به زمین و زمین به هوا هم از امکانات آنان بود. و ما در آن زمان چون انقلاب شده بود و ارتش ما عدم انسجام داشت؛ سربازی از بیست و چهار ماه به دوازده ماه کاهش یافته بود؛ برخی قراردادها لغو شده بود و یک سری دلایل دیگر قدرت نظامی ما تضعیف شده بود.
دشمنان می‌خواستند نیروهای مسلح ما را تضعیف کنند، اما در کنار ارتش، سپاه پاسداران و بسیجیان که تازه شکل گرفته بودند که با هم تفاهم و برادری کردند؛ به فرمایش امام گوش دادند و دفاع را یاد گرفتیم. ما نوجوانانی ۱۵، ۱۶ ساله بودیم که نه جنگ بلد بودیم نه سلاح، نه نقشه‌خوانی؛ حتی نقشه‌ مشترک هوایی را بلد نبودیم اما بزرگان ما هم همت کردند. خدا امیر سپهبد صیاد شیرازی را بیامرزد که در عملیات بیت‌المقدس گفتند: ” نگویید ارتش و سپاه دو لشکر الهی‌اند بلکه یک لشکر الهی هستند” یعنی ما باید دشمن را در آن زمان ناکام می‌گذاشتیم.
همان ایامی که قدرت دفاعی ما ضعیف بود، نیروی مردمی، بسیج و پاسداری که تازه شکل گرفته بودند و به‌ویژه عزیزان ارتش و نیروی هوایی که یکی از افتخارآفرینانش شهید بزرگوار سرلشکر فکوری بود و از سربازان ناب ولایت بودند به میدان آمدند. بعد از آن روز که نوزده استان ما مورد هدف قرار گرفت، همان روز در ساعت‌های یک تا دو، پایگاه‌های شکاری و برخی پالایشگاه‌ها مورد هدف قرار گرفتند. امام فرمودند: «یک دیوانه سنگی به چاه می‌اندازد ۵۰ نفر نمی توانند آن را خارج کنند، صدّام یک اقدامی انجام داد و ملت خودش و ما را به زحمت انداخت.» و جالب این است که همین صدّامیان که آمده بودند پایگاه‌های مهم ما را بمباران کنند، گزارش دادند که همه پرنده‌های شکاری ما را بمباران کرده‌اند؛ اما فردای آن روز ۱۴۰ فروند از پرنده‌های شکاری ما پرواز کردند که این در علم نظامی غیرقابل‌قبول است که کسی بگوید همه را نابود کرده است؛ اما خدا کمک کرد و این عمل محقق شد.
ما دشمن را با همان نیروی هوایی که قهرمانانی چون عباس بابایی و اردستانی و دیگر بزرگان داشت، ناکام گذاشتیم. آن‌ها عصاره زندگی ما و قهرمانان ما بودند و خیلی‌ از آن‌ها شهید شدند. همچنین انسان‌های بزرگوار دیگری مثل شهید چمران که از نظر علمی برجسته بود، آمدند که گفته بودند: «من می‌توانم در ناسا کار کنم، اما زندگی در زیر رگبار گلوله را ترجیح می‌دهم.» او آمد، مسئول شد، استاد شد، نماینده شد، اما با یک کلاشینکف آمد به میدان و سربازان خاصی را جمع کرد و از انقلاب دفاع کرد. آیا این‌ها مورد احترام نیستند؟ شهید مهدی باکری و برادرانش که هر سه به میدان آمدند و مقتدرانه از این نظام دفاع کردند و در آخر هم تسلیم حق شدند و شهید مهدی باکری جمله معروف «خدایا مرا پاکیزه بپذیر» را بیان کردند همه  این‌ها قابل ستودن‌اند.
این جنگ برای نظام و انقلاب ما اتفاق افتاد عملیات هایی بود که در گرمای تابستان اتفاق افتاد و رزمندگان ما حتی از تشنگی شهید می‌شدند و یا در مناطقی زیر صفر درجه از میهن خود دفاع کردند و بسیاری از شهدا از سرما یخ می‌زدند و یا در رودخانه اروند که یکی از وحشیانه ترین رودهاست فرزندان ما از آن آب گذشتند و در راه دفاع از میهن جان خود را نثار کردند و یا غواصان ما را دست بسته، دسته جمعی دفن کردند.
در زمان کنونی نیز در جنگ ۱۲ روزه شهدای شاخصی ما تقدیم کردیم از سردار رشید، سردار سلامی تا سردار باقری که خانوادگی به فیض شهادت نائل گشتند که این ها نخبه های ما بودند و اگر این عزیزان، قدرت نظامی و تدابیر رهبر انقلاب نبود ما نمی توانستیم پیروز شویم. رژیم کودک‌کش صهیونیستی که به کودکان رحم نمی‌کند به ما آیا رحم می کند؟ ما با این گونه رژیمی روبرو بودیم و در مقابل آن دفاع کردیم.
شهدای ما با آن نگاه، فرزند و همسرشان را ترک کردند تا برای عزت اسلام و کشور جنگ کنند؛ حتی اگر در جیب‌شان پانزده تومان هم پول نباشد. این‌ها شاخصه‌های قدرت ما هستند؛ باید از این ارزش‌ها مراقبت کنیم. بعضی‌ها سؤال می‌کنند: «نظام برای ما چه کرده؟» من می‌گویم: «شما به نظام چه کرده‌اید؟» همه باید انصاف داشته باشیم.
ما باید بدانیم مقاومت هزینه دارد؛ اما سازش هزینه‌اش بیشتر است. ما نمونه‌های مقاومت داشته‌ایم، در سوریه، مردمی که مقاومت کردند و باعث عزت شدند؛ اگر کشوری آشفته شود، ضررش به همه می‌رسد. اگر در اینجا برق قطع شود، برای همه قطع می‌شود؛ نه فقط برای من پاسدار.

ما باید یکپارچه از این کشور و این مملکت حفاظت کنیم؛ این سرزمین ماست.
در دانشگاه و جامعه، گزارش کارها تنها اعداد و ارقام نیستند؛ این‌ها در کارنامه‌ها ثبت می‌شوند. دوستان عزیز، ما شاگرد شما بودیم، آمدیم در کنار شما عشق‌مان را بنویسیم؛ این را قسم یاد کردیم و پیمان بستیم. ما در این مسیر هستیم؛ هیچ نگرانی و دلسردی نداشتیم؛ حتی کسانی که برای این نظام نقشه می‌کشند، خدا نگهش دارد. در دوران دفاع مقدس سختی‌های فراوانی بود: ارتباطات آسیب دید، فرماندهانی که باید فرمان دهند هدف قرار گرفتند؛ اما فرمانده کل قوا، امام و عزیزان ما بودند. وقتی وعده و حکمت الهی هست، ما امید داریم.
من نمی‌خواهم بگویم مشکل نداریم؛ گرفتاری‌هایی هست؛ اما وقتی با یک ابرقدرت طرف هستی، باید هزینه بدهی. مقاومت هزینه دارد اما سازش هزینه‌اش بیشتر است. ما نمونه‌های مقاومت را دیدیم و افتخار می‌کنیم به کسانی که در این راه جان دادند.
یاد و خاطره شهدا را در ایام دفاع مقدس باید برای همیشه نگه بداریم. ان‌شاءالله این انقلاب با تمام وجود و با تمام قدرت حفظ خواهد شد. من در این حوادث حاضر بودم و شاهد بودم. به طور مثال می توانم به این خاطره اشاره کنم، در تونل، گازوئیل لازم بود تا ژنراتورها کار کنند؛ دو پاسدار آماده رفتن بودند که دچار حمله شدند. گلوله‌های پهپاد و هرمس آتش‌زا بودند؛ بچه‌ها در حال سوختن تلاش می‌کردند تا گازوئیل را به محل مورد نیاز برسانند. این‌ها را با چشم دیدیم؛ نه از کتاب خواندیم، نه صرفاً حماسه‌خوانی کردیم.
ما این‌ها را با چشم دیدیم؛ واقعیت‌ها را باید فراموش نکنیم. ما از این انقلاب و از این نظام مثل جان‌مان دفاع می‌کنیم. در مقابل دشمن نامرد  که تاریخش گواه است باید قدرتمند باشیم. این کشور عزت دارد و ما موظفیم از آن دفاع کنیم.
در پایان لازم می‌دانم از دانشگاه تبریز مخصوصا ریاست دانشگاه؛ دکتر اعلمی که خودش یک رزمنده بود و اکنون به‌عنوان یک رئیس دانشگاه ایثارگر مایه افتخار همه ما است و این برنامه معظم با مدیریت او و همه همکارانش برگزار شد، تقدیر و تشکر می کنم.

ناصر غلامی هوجقان

لینک کوتاه : https://bakhishkhabar.ir/?p=29275

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.